غَریباً وَحیداً فَریداً حسین جان
غَریباً وَحیداً فَریداً حسین جان
قبول شد توبهی من
شنیدم اسمتو گریه کردم
برای اولین بار، برای جسم تو گریه کردم
جبرئیل گفت: «عطشان، یا قدیم الاحسان.»
گریه میکردم
جبرئیل گفت: «عریان، روی خاکِ سوزان.»
گریه میکردم
غَریباً وَحیداً فَریداً
میگفت: «زینب از خیمه دیدا.»
غَریباً وَحیداً فَریداً
میگفت: «شِمر رو سینَت پَریدا.»
غَریباً وَحیداً فَریداً
میگفت: «خنجرش سخت بُریدا.»
غَریباً وَحیداً فَریداً
میگفت: «موت رو خیلی کِشیدا.»
والله قباحت داره، خیمه نَرید
برادرم رو خیمه غیرت داره
والله قباحت داره، زنده هست هنوز
ببینید انگشتشو حرکت داده
غَریباً وَحیداً فَریداً حسین جان
غَریباً وَحیداً فَریداً حسین جان
دلم آروم نمیشه
برات بیاختیار گریه کردم
پای روضَت زَنونه
نشستم زار و زار گریه کردم
جبرئیل گفت: «آروم، ای حسین مظلوم.»
گریه میکردم
جبرئیل گفت: «پهلو، تیغ کُند و حُلقوم.»
گریه میکردم
گریه میکردم
غَریباً وَحیداً فَریداً
میگفت: «خوردی زخم از پَلیدا.»
غَریباً فَریداً وَحیداً
میگفت: «میزدن ریش سفیدا.»
غَریباً وَحیداً فَریداً
میگفت: «خواهرت دیر رسیدا.»
غَریباً وَحیداً فَریداً
میگفت: «جای سالم نَدیدا.»
شیبِ گودال و شاهِ بی رَدا
«وا محمّداه، وا محمّداه»
عمّه جان رو به مدینه زد صدا
«وا محمّداه»
چرا کسی نیست به دادِ ما برسه؟
میزنه سَنان جُدا، شِمر جُدا
«وا محمّداه، وا محمّداه»
کی تو رو کُشته؟
لااَقَل صیدِتو رو به قبله کن
شِمر حوصله کن
نظرات