غَریباً وَحیداً فَریداً از حسین ستوده

توضیحات

غَریباً وَحیداً فَریداً حسین جان

قبول شد توبه‌ی من

شنیدم اسمتو گریه کردم

برای اولین بار، برای جسم تو گریه کردم

جبرئیل گفت: «عطشان، یا قدیم الاحسان.»

گریه می‌کردم

جبرئیل گفت: «عریان، روی خاکِ سوزان.»

گریه می‌کردم

غَریباً وَحیداً فَریداً

می‌گفت: «زینب از خیمه دیدا.»

غَریباً وَحیداً فَریداً

می‌گفت: «شِمر رو سینَت پَریدا.»

غَریباً وَحیداً فَریداً

می‌گفت: «خنجرش سخت بُریدا.»

غَریباً وَحیداً فَریداً

می‌گفت: «موت رو خیلی کِشیدا.»

آثار دیگر این خواننده

برچسب ها

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *