انّا اعطیناک الکوثر مادر مادر
گرچه از وصفِ تو شاهد
با دل و جان مینویسه
از تو گفتن کار ما نیست
از تو قرآن مینویسه
نورِ رستاخیز، گوهرِ قرآن
نعمتی که از تو گفته کوثرِ قرآن
راهِ پیغمبر با تو کامل شد
تا به دنیا اومدی این آیه نازل شد
انّا اعطیناک الکوثر ولی وای از دلِ پیغمبر
انّا اعطیناک الکوثر آخ خجالتزده شد حیدر
انّا اعطیناک الکوثر فضّه دید چی شده پشتِ دَر
انّا اعطیناک الکوثر دید که زنده زنده سوخت آخر
فضّه فضّه فضّه خُذینی
کار زَنونه است جمع کن هر چی میبینی
فضّه فضّه فضّه درد من اینه
لگداشون کار سقطِ جَنینه
انّا اعطیناک الکوثر مادر مادر
انّا اعطیناک الکوثر مادر مادر
شعلهها پُر کردن آخر
کاسهی صبرِ علی رو
خواست بسوزونه مُغَیرِه
کوثر و قدر علی رو
کافرای شهر آیه سوزوندن
پیشِ چشمای دَر و همسایه سوزوندن
سوخت و سوخت حیدر محسنم همراش
رَد شدن از روی قرآن چهل نفر اوباش
انّا اعطیناک الکوثر میزدن زن رو جلو شوهر
انّا اعطیناک الکوثر یکی سیلی زد با انگشتر
انّا اعطیناک الکوثر میرسه به کربلا این شَر
انّا اعطیناک الکوثر شعله و مویِ سَرِ دختر
انّا اعطیناک الکوثر مادر مادر
انّا اعطیناک الکوثر مادر مادر
انّا اعطیناک الکوثر مادر مادر
نظرات