منو خواستی، منو بُردی، منو لایق کردی
دلِ ناقابلمو اینجوری عاشق کردی
مثلِ ابری که دلش گرفته هِق هِق کردم
به خودت قسم نشه بیام حرم دِق کردم
من خودم نیومدم، تو منو دعوت کردی
تو منو مهمونِ دریایِ محبّت کردی
من به طعمِ چاییِ عراقی عادت کردم
خوش به حالَم چه بهشتی رو زیارت کردم
توی تاریکی برام خورشیدِ پُرنور شدی
آبرویی واسه این وصلهی ناجور شدی
سخته آقا که به این فاصله مجبور شدم
منم اون کبوتری که از حرم دور شدم
منم اون کبوتری که از حرم دور شدم
غصّهی دوریِ بینالحَرَمِینِت یه طرف
یه طرف خاطرهی عمودِ اوّل تو نجف
من اگه نیومدم توی مسیرت این بار
توی راهت نِگَهَم دار و کنارم نگذار
توی راهت نِگَهَم دار و کنارم نگذار
من خودم نیومدم، تو منو دعوت کردی
تو منو مهمونِ دریایِ محبّت کردی
من به طعمِ چاییِ عراقی عادت کردم
خوش به حالَم چه بهشتی رو زیارت کردم
من خودم نیومدم، تو منو دعوت کردی
تو منو مهمونِ دریایِ محبّت کردی
من به طعمِ چاییِ عراقی عادت کردم
خوش به حالَم چه بهشتی رو زیارت کردم
نظرات